با ما ارتباط برقرار کن
گروه کیوسک

موسیقی

اجرای سفت و سخت موسیقی «راک»: گروه کیوسک در جشنواره تیرگان

 كیوسک در فضای موسیقی ایران و در بین اهالی موسیقی آلترناتیو و موسیقی اعتراضی صدایی آشناست. گروه کیوسک از آغاز كار هنری‌اش تا به‌ حال ٩ آلبوم منتشر كرده‌ و در كشورهای زیادی كنسرت و اجرای زنده‌ برگزار كرده‌ است. آلبوم «آدم معمولی» كه‌ اولین كار گروه است در سال ٢٠٠٥ در كانادا منتشر و با موفقیت كامل روبرو شد. بعد از «آدم معمولی»، این گروه آلبوم‌های «عشق سرعت»، «باغ‌وحش جهانی»، «سه تقطیره»، «نتیجه مذاکرات»، «تشکیلات موازی»، «زنگ بزن آژانس» و «وضعیت نارنجی» را منتشر کرده است. آخرین آلبوم گروه‌ سال گذشته‌ به‌ نام «استریو تال» منتشر شد. این آلبوم به‌ نوعی قصه‌ موزیكال شخصی‌ست به‌ اسم «كامران ملت» كه‌ در سال‌های اولیه انقلاب موسس تشكیلات زیرزمینی برای تكثیر موسیقی غربی در تهران بوده‌ است. او نهایتا هویتش لو می‌رود و دستگیر می‌شود. همه ده‌ آهنگ این آلبوم با مونولوگ كوتاهی از خود كامران ملت شروع می‌شود كه‌ به‌  صورت داستان گونه‌ای ده آهنگ را به هم مرتبط ساخته‌ است و از مصائب کامران ملت و استریو تال در دورانی می‌گویند كه‌ موسیقی خارجی در ایران تحت نظارت و ممنوعیت‌های شدید قرار داشت. گیرایی ترانه‌های كیوسک متاثر از سه‌ عامل زبان، موسیقی، و محتواست. كلام در ساختاری شكسته‌ ارائه‌ شده‌ و محتوا نیز با عبارات عامیانه‌ و ادبیات ساده‌ و گله‌مند فارسی به‌ بدهنجاری جامعه‌ و معضلات فرهنگی و سیاسی جامعه‌ ایران می‌تازد. نقد برنده‌ ترانه‌های انتقادی و اجتماعی كیوسک در بستر موسیقی راک با رگه‌هایی از بلوز، كلزمر، كانتری و جیپسی جاز تركیب شده است‌. كیوسک امسال در جشنواره‌ تیرگان آهنگ‌های زیادی را با تنظیمات جدید به‌ اجرا می‌گذارد. در ادامه گفت و گوی رسانه تیرگان با اعضای گروه کیوسک را می‌خوانید که به گفته آرش سبحانی، با یک اجرای سفت و سخت از موسیقی راک و ریشه‌های اصیل اعتراضی آن در تیرگان غوغا به پا می‌کنند:
  … 

 … از نحوه‌ شكل‌گیری گروه‌ شروع كنیم. چه‌ طور شد كه‌ در آن دوران علی رغم محدودیت‌ها تصمیم به‌ تاسیس یک گروه‌ موسیقی راک با رویکردی اعتراضی گرفتید؟

آرش سبحانی: گروه به‌ صورت مشخص به‌ عنوان گروه‌ درست نشد. در آن دوران یک فضایی بود در ایران كه‌ من با چند گروه‌ دیگر كار می‌كردم، با گروه «راز شب» به‌ عنوان آهنگساز همکاری می‌كردم. فضای بسته‌ سانسور باعث می‌شد كه‌ یک سری از ترانه‌های را كه‌ می‌ساختیم را نتوانیم ضبط و منتشر كنیم. من این‌ها را جداگانه‌ برای دل خودم شروع كردم. در استودیو یكی دوتا از دوستان به‌ صورت آزمایشی ضبطشان كردیم. موقعی كه‌ ٧-٨ آهنگ كامل شد خیلی از دوستان اصرار كردند كه‌ باید منتشر بشوند. در سفری كه‌ به‌ آمریكا داشتم یكی از دوستان ساكن آمریكا كمک كرد و این‌ها را منتشر كردیم. با بچه‌هایی كه‌ كمک كرده‌ بودند در جمع كردن آلبوم فكر كردیم كه‌ آلبوم یک اسمی می‌خواهد و ملت هم اجرای زنده‌ می‌خواستند. آنجا بود كه‌ در واقع کیوسک تبدیل شد به یک گروه‌. 

امیرعلی رزاقی: یادم می‌آد كه‌ عید یک سالی بود، اگر اشتباه نكنم سال ٢٠٠٣ بود. یک روز این وسط‌های عید بود كه‌ آرش به‌ من زنگ زد و گفت “پاشو بیا استودیو من هم میام یه آهنگی می‌خوام برات بزنم سورپرایز بشی” من رفتم اونجا و آرش آمد و آهنگ «داد از عشق» را برام زد كه‌ البته‌ كامل هم نبود. “یادم هست من و آرش تنهایی توی استودیو بودیم، من رفتم دستگاه را گذاشتم روی ضبط و دوتائی دویدیم رفتیم توی استودیو زدیم و خوندیم.” كسی هم نبود كه‌ نسخه آزمایشی را ضبط كند. “هیچی دیگه، من اینو برداشتم و شروع كردم روش كار كردن و به‌ دوست‌های دوربرمان هم صحبت كردیم، بچه‌هایی كه‌ نوازنده‌های خوبی بودن و هم با ما خیلی همفكر بودن.” بعد آرش دوباره‌ زنگ زد گفت “خیلی خوشم اومد، یكی دیگه‌ ساختم” كه‌ همین آهنگ «آدم معمولی» بود و و سومی هم كه‌ «جاده‌ خوشبختی» را آورد. از آنجا به‌ بعد قضیه‌ جدی شد و شروع كردیم به ادامه‌ دادن. راستش تا مدت‌ها فكر نمی‌كردیم كه‌ این داستان روزی آلبوم بشود. مثل همیشه‌ وقتی با دوستان صمیمی كار می‌كردیم، هدفمان این بود كه‌ یک كار خوب تولید كنیم. از روز اول هم قضیه‌ خیلی موسیقی اعتراضی و مثلا آن طوری سیاسی نبود. روزی كه‌ ما «آدم معمولی» را كار می‌كردیم همانطور كه‌ توی شعرها می‌بینید بیشتر اجتماعی‌ست تا سیاسی. یعنی بیشتر صحبت از مساله‌های فرهنگی خودمان است كه‌ مربوط به‌ یک دوره‌ خاص نیست.
   …

فضای موسیقی در ایران رو چه طور می‌بینید؟

آرش سبحانی: چیزی كه‌ من دارم می‌بینم این است كه‌ مثل همه‌ پدیده‌های دیگری كه‌ در ایران اتفاق می‌فته مثل سینما، وبلاگ نویسی، روزنامه‌ و مطبوعات و فعالیت‌های هنری دیگر، هر چیزی كه‌ پیش آمد سریعا یک جریان موازی باهاش درست می‌كنند كه‌ این‌ها را به‌ انحراف بكشانند. به‌ محض این كه‌ سینمای ایران به‌ عنوان یک سینمای مستقل در دنیا برای خودش طرفدار پیدا كرد و صدایی شد برای سینماگر ایرانی تا اعتراض بكند به‌ سانسور و خفقان، نهادهای وابسته به قدرت یک سینمای شبه‌ روشنفكری موازی باهاش درست كرد كه‌ برود بیرون از ایران به‌ عنوان سینمای معترض ایرانی معرفی شود ولی در واقع هیچ اعتراضی نكند. فضای مطبوعات و وبلاگ‌نویسی هم همین بوده‌؛ هرجا كه‌ می‌روی همین كار را كردند و به‌ بیراهه‌ كشاندند. موسیقی زیر زمینی ایران هم از این وضعیت مستثنی نیست. یعنی در شرایطی كه‌ اساتید كلاسیک و موسیقی سنتی ایرانی هنوز اجازه‌ نمی‌گیرند كه‌ اثری پخش كنند و یا این كه‌ اجرای زنده‌ داشته‌ باشند آن وقت ما می‌بینیم كه‌ می‌آیند به‌ صورت خیلی گسترده‌ای مانور می‌دهند كه‌ شخصی مثل «امیر تتلو» موزیسین زیرزمینی‌ست و بعد می‌آورند روی عرشه‌ كشتی موزیک ویدیو برایشان درست می‌كنند. این دقیقا كاری‌ست كه‌ با سینما هم كرده‌اند. می‌خواهند بگویند كه‌ موسیقی زیرزمینی این است و حتی این بخش جامعه از سیاست‌های خرد و کلان حکومتی مثل انرژی هسته‌ای و کمپین انتخاباتی دفاع می‌كند. در واقع یک نوع موسیقی بی‌‌پیغام و بی‌هویت كه‌ حاوی هیچ نوع اعتراضی نیست. در حالی كه‌ موسیقی زیرزمینی ایران هویتش در اعتراض است به‌ خفقان.

محمد تالانی: حقیقتش چیزی كه‌ من اطلاع دارم این است كه‌ دیگر موسیقی زیر زمینی وجود ندارد. همه‌ چیز آمده‌ روی زمین و تقریبا همه‌ می‌توانند كارهایشان را خیلی عمومی ارائه‌ بدهند. اوضاع موسیقی هم می‌شود گفت هم خیلی خوب هست و هم خیلی بد. موسیقی‌های خیلی خوبی ازهمین بچه‌های جدید و بچه‌های قدیمی هم دوره‌ خودم می‌شنوم. كارهای پاپ هم همیشه‌ یک جهت عجیب غریبی پیدا می‌كند و آن جوری كه‌ من فكر می‌كنم پیش نمی‌روند. در رابطه‌ با موسیقی زیرزمینی فكر می‌كنم سبک‌هایی كه‌ طرفداران خاص و یا كمتری دارند شاید به‌ خودشان می‌گویند زیرزمینی. مثلا راک الآن بیشتر محبوب شده‌. ولی جاز و یک سری موسیقی‌های فانک و كارهای عجیب غریبی كه‌ به‌ گوش مردم می‌رسه‌، شاید به‌ این‌ها می‌گویند زیر زمینی. ولی فكر نمی‌كنم كه‌ موسیقی زیرزمینی به‌ معنای واقعی وجود داشته‌ باشد. و همین اتفاقی كه‌ همه‌ گروه‌های موسیقی آمدند روی زمین این باعث شده كه‌ خودشان را با قوانین حاکم بر ایران وفق بدهند و به همین خاطر دیگر نمی‌توانند آن چنان اعتراضی بكنند مگر در مواردی كه‌ اجازه‌ داده شده. فكر می‌كنم این داستان هوشمندانه‌ اتفاق افتاده‌. این قضیه‌ برای بچه‌های موزیسین یک جورهایی خوب است و یک جورهایی هم بد. خوبیش این است كه‌ این‌ها می‌توانند بیایند كارهایشان را بزنند و می‌توانند از طریق موسیقی زندگی كنند، پول دربیاورند و گیگ بزنند. ولی احساس بد ماجرا اینه‌ كه‌ انگار یه‌ چیزی به این‌ها دادن و در عوض یک چیزی ازشان می‌خواهند.    …

 … به‌ نظر می‌آد درک فضای امروز جامعه از موسیقی زیرزمینی ایران متفاوت از آن چیزی‌ست كه‌ در دنیا به‌ عنوان موسیقی زیرزمینی شناخته‌ شده‌. در غرب گروه‌های زیرزمینی، یا اكثرا منتقد موسیقی به‌ شدت تجاری هستند كه‌ توسط شركت‌های بزرگ اداره‌ و پخش می‌شود، یا این كه‌ این نوع موسیقی از طرف هنرمندان خرده‌ فرهنگ‌ها برای به‌ چالش كشیدن فرهنگ غالب و عامه‌ است. اما این تعریف در مورد موسیقی زیرزمینی در ایران ناقص است. گروهای موسیقی در ایران از یک سو می‌خواهند منزلت زیرزمینی و وجهه انتقادی خودشان را حفظ كنند؛ و از سوی دیگر، در پی مخاطب کلان و مجوز برای کنسرت و اجرا در مكان‌های عمومی هستند. این وضعیت رو چه طور ارزیابی می‌کنید؟

آرش سبحانی: صد در صد این حرف درستی‌ست! اتفاقا به‌ نكته‌ خیلی مهمی اشاره‌ كردید. چون این مساله‌ ابهام برانگیز است، مخصوصا وقتی كه‌ چنین تضاد آشکاری ترجمه‌ می‌شود یا زمانی كه‌ با یک نفر كه‌ ایران را نمی‌شاسد صحبت می‌كنید. یا اینكه‌ وقتی با بچه‌هایی كه‌ در ایران هستند و نمی‌دانند موسیقی زیر زمینی بیرون از ایران یعنی چه. فكر می‌كنم همانطور كه‌ گفتی، بچه‌های زیرزمینی در ایران می‌خواهند بیایند روی زمین ولی مجبور شدن بروند زیر زمین. از روی انتخاب نبوده‌ كه‌ زیر زمین باشند. اصولا زندگی در ایران زیرمینی‌ست. به‌ نوعی رابطه‌ها زیرزمینی هستند، مشروب خوردن‌ها و پارتی‌ها و مهمانی‌ها همه زیر زمینی هستند. پروژه‌های هنری اكثرا زیرزمینی هستند، هر كاری كه‌ دارید انجام می‌دهید زیر زمینی‌ست و اگر بیایند روی زمین باهاشان برخورد می‌شود. این به خاطر این نیست كه‌ همه‌ موزیسین‌های زیرزمینی دارند اعتراض سیاسی می‌كنند. صدای گیتار یک جوری اعتراضه‌، خود فرم موسیقی… برای همین حكومت این ‌ها را تحمل نمی‌كند. همین باعث تفاوت فاحشی شده‌، همین كه‌ شما اشاره‌ كردی در غرب موسیقی زیر زمینی به خاطر این نیست كه‌ نمی‌تواند اجرای عمومی داشته باشد، یا نمی‌تواند فحش بدهد به‌ رئیس جمهور -حالا ظاهرا تو ایران كسی نمی‌خواد فحش هم بده‌- ولی در غرب یارو می‌تواند هرچی دلش خواست بگه‌، وسط  خیابان اجرای عمومی داشته باشه و هر چه‌ تعداد آدم هم بیاد كسی نمی‌تونه جلوگیری کنه. موسیقی زیرزمینی اینجا مشكل آزادی بیان ندارد. به‌ قول شما یا با صنعت موسیقی مشكل دارند، یا جنبه‌های دیگر اعتراضی دارند. اعتراض به‌ فضای مصرفی در جامعه‌ یا فضای تولید انبوه‌ موسیقی. این كاملا یک اعتراض متفاوتی از آنچه‌ است كه‌ در ایران اتفاق می‌افتد، تنها اسمشان یكی‌ست که شاید یک اسم دیگر بخواهد. 

سبک كیوسک در اوایل بیشتر راک و بلوز بود ولی به‌ مرور بیشتر به‌ سمت جیپسی جاز و موسیقی ملل مختلف رفت. این تغییر سبک و سیاق دلیل خاصی داشت؟

آرش سبحانی: راستش یک مقدارش خود آگاه بود و یک مقدارش نبود. وقتی از ایران آمدم بیرون ناخودآگاه و خودآگاه یک مقدار بیشتر به‌ سبک موسیقی «كلزمر» و موسیقی «جیپسی جاز« و مخصوصا موسیقی شرق اروپا علاقه‌مند شدم. یک خاصیتی كه‌ این موسیقی كولی‌ها و این موسیقی «كلزمر» دارد -كه‌ شاید می‌شود گفت موسیقی فولک یهودی‌هاست- اینه‌ كه‌ این موسیقی موسیقی مهاجر است. موسیقی آدم‌هایی كه‌ مدام دارند حركت می‌كنند، موسیقی آدم‌هایی‌ست كه‌ یكجانشین نیستند و مجبور هستند كه‌ از جایی به‌ جای دیگر بروند و تعلقی به‌ هیچ مكانی ندارند. برای همین هم سازهایشان مثل ویلون و گیتار و اینهاست. سازهای گنده‌ و عجیب غریب و جاگیر و گران نمی‌توانند داشته‌ باشند. معمولا یک گیتار است با یک ویلون. من حس می‌كنم كه‌ این حس مهاجرت و عدم  تعلقی كه‌ من و همه‌ ما داشتیم بی‌تاثیر نبود، ضمن اینكه‌ هر گروه‌ موسیقی فكر می‌كنم در شكل‌گیری صداش تحولاتی به‌ وجود می‌آد. اگر دقت كنید خیلی از بزرگان موسیقی راک صدای موسیقی فولک ایرلندی می‌دهند. من فكر می‌كنم كه‌ آن دوره‌ هم همین اتفاق برای کیوسک افتاد.

از برنامه کیوسک برای تیرگان امسال بفرمایید؟ چه‌ نوع موسیقی را خواهیم شنید؟

آرش سبحانی: در جشنواره امسال تیرگان، كیوسک یک اجرای راک سفت و سخت خواهد داشت. محمد تالانی: خوب چیزهایی كه‌ سورپرایز هستند را نمی‌شود گفت. ولی در این كنسرت ما داریم یک جورهایی گیتار محورتر می‌شویم و به‌ نوعی هم داریم استفاده‌مان را از گیتار در كارهایمان عوض می‌كنیم. داریم سعی می‌كنیم استفاده‌ سنتی كه‌ از گیتار می‌شده‌ -سنتی نسبت به کارهای پیشی کیوسک و شیوه‌های مرسوم گیتار در دهه‌‌های ١٩٧٠- ١٩٨٠- را بازنگری كنیم و همه را به اصطلاح روتوش كنیم ولی با تنظیمی كاملا جدید. آهنگ‌هایی كه‌  اجرا خواهد شد بیشتر از آهنگ‌های پرطرفدار كیسوک انتخاب شده‌اند ولی تنظیمات جدید این آهنگ‌ها قرار است در جشنواره‌ تیرگان اتفاق بیافتد. 

این نوشته برای اولین بار در مجله تیرگان ۲۰۱۷ به چاپ رسیده است.

اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید

نوشته شده توسط

برای انتشار دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

پربیننده‌ها

اتصال
اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید