
توسط
انتشارات تیرگاندر
موسیقی ایران گرچه فراز و فرود بسیاری به خود دیده اما با موج تحولات انقلاب مشروطه بود که بسیاری از فرمها و حالتهای موسیقی ایرانی در شهرهای بزرگ ایران و به ویژه شاهزاده نشینها و اعیان نشینها نیز متحول شد. ساز و موسیقی غربی پا به عرصه گذاشت و حاصل آن شد گروهنوازی، کنسرت دادن و ظهور ژانرهایی نظیر والش و مارش و پولکا. درویش خان و کلنل علینقی وزیری از موسیقیدانهای تجدد خواه این دوران و موسیقیدانهای شعبه نظامی مدرسه دارالفنون نظیر سالار معزز و تقی خان دانشور نقش تعیین کنندهای در پیشبرد آموزههای علمی و عملی موسیقی در ایران داشتند. ارمغان این دوران «تصنیف وطنی» و اجرای «موسیقی زنده به صورت کنسرت» بود اما فعالیت زنان در عرصه موسیقی تحولی به مراتب اساسیتر به خود دید. اجراهای موسیقی در ایران به جای خلوت محرمان انس در محافل عمومی و رویاروی مردم قرار گرفت و امکان و فرصت بیشتری برای فعالیتهای هنری زنان دست داد. سال ۱۲۹۱ صدای «افتخار خانم» به عنوان اولین زن در صفحه ضبط شد و شرکت «گرامافون» تا نزدیک به سی سال بعد که رادیو در ایران تاسیس شد به ضبط صدا پرداخت. راه برای آواز و حضور زنان در ایران باز شد تا «قمرالملوک وزیری»، «ملوک ضرابی» و «بتول رضایی» بهترین آثارشان را در این دوره خلق کنند. با ورود تلویزیون در دهه ۴۰ به زندگی ایرانیان، موسیقی از اصلیترین و محبوبترین محصولات رادیو و تلویزیون شد و تصویر و صدای ستارگان نوظهور به سرعت چهارسوق بازارها تا چارچوب پوسترها را فراگرفت. این دوران، سالهای طلائی موسیقی ایران نام گرفت اما هنوز يکی دو ماه از انقلاب ۱۳۵۷ نگذشته بود که خواندن زنان در راديو و تلويزيون و مجامع عمومی ممنوع شد. پريسا (فاطمه واعظی)، خواننده ترانهها و آوازهای عرفانی در واکنش به این رویکرد گفت «خدايی که من دارم با خواندن زنان مخالف نيست.» ممنوعیت آواز زنان در سالهای پس از انقلاب مهر سکوتی بود بر حنجره استادها و استعدادهای بیشماری که هر روز هوای وطن را سنگینتر یافتند. با این حال گرچه موسیقی و آواز زنان از مشروطه تا امروز با تعصب و ترشرویی، با دشواریهای بسیار روبرو بوده و هست اما هر زمان ستارهای در آسمان موسیقی ایران درخشیده تا طنینانداز جان و دل دوستداران فرهنگ و هنر ایران باشد. مهدیه محمدخانی از شناخته شدهترین خوانندگان زن متولد بعد از انقلاب در پهنۀ موسیقی ایرانیست که آواز را در محضر استاد غلامرضا رضایی فراگرفته و از رهنمودهای استاد محمدرضا شجریان در کارگاه آواز بهره فراوان برده است. نتیجه همکاری او با موسیقیدانها و نوازندگان برجستهای همچون مجید درخشانی و حمید متبسم دو آلبوم «دریادل» و «یک دریچه» – دومی بر روی اشعار فروغ فرخزاد- است. مهدیه محمدخانی با آهنگسازان مطرح دیگری از جمله مزدا انصاری و بهزاد عبدی همکاری داشته و در حال حاضر با همراهی شش تن از بهترین بانوان نوازنده ایران گروه شهنوا راهدایت میکند.
در ادامه گفت و گوی مجله تیرگان با مهدیه محمدخانی را میخوانید:
صدا و حضور زنان در موسیقی ایران از همان سال ۱۲۹۱ که برای اولین بار تصنیفهایی از عارف رزمی با صدای سه بانوی ایرانی ضبط شد تا خلق آثاری مثل «راز نو» و «به تماشای آب های سپید» در دهه هفتاد و هشتاد با چالشها و دشواریهایی روبرو بوده است. این وضعیت در حال حاضر به چه شکلیست؟ برای خوانندگان ما کمی از تلاشهای خودتان و در مجموع بانوان فعال در عرصه موسیقی امروز ایران بفرمایید.
در طول تاریخ معاصر و پیش از آن همواره بانوان با مشکلات و محدودیتهایی در کار و زندگی روبرو بودهاند که در دوره ما هم این موضوع در بخش موسیقی محسوس و ملموس است. با توجه به حضور چشمگیر بانوان در هنرستانها، دانشگاههای موسیقی، آموزشگاهها، فرهنگسراها و کلاسهای موسیقی برای آموزش و یادگیری، نمیتوان جایگاه ویژه و تاثیرگذارشان را نادیده گرفت. به هر روی موسیقی بخش جدایی ناپذیر زندگی ایرانیان از دیرباز بوده و هست. من هم مثل بسیاری از بانوان علاقمند به هنر نوازندگی و خوانندگی آواز ایرانی، با عشق و هدف خدمت به هنر سرزمینم در این رشته از سال ۱۳۸۷ همزمان با پذیرش در رشته معماری مشغول به فراگیری آواز اصیل ایرانی نزد استاد غلامرضا رضایی شدم. نکته حائز اهمیت در این میان آن بود که بانوان بسیاری با علاقه فراوان به این کلاسها میآمده و میآیند تا در این زمینه کسب هنر نمایند. در ادامه کلاسهای آوازم به کلاسهای دف میرفتم و شروع کلاسهای موسیقیام از نوجوانی و با نوازندگی پیانو شروع شده بود. در سال ۱۳۹۰ با استاد مجید درخشانی آشنا شدم که اولین آلبوم من با عنوان «دریادل» محصول همکاری با ایشان است. پس از چند جلسه ضبط در استودیو بود که به دعوت ایشان در تور کنسرتهای اروپا ۲۰۱۳ و تور کنسرتهای استرالیا ۲۰۱۴ حضور داشتم. در همان سال هم دیداری با استاد محمدرضا شجریان داشتم و افتخار شاگردی در کارگاه آواز استاد نصیبم شد. از آن زمان هروقت استاد ایران بودند و کارگاه برگزار شد در محضرشان حاضر شدم. اواخر سال ۱۳۹۱ افتخار همکاری با آهنگساز توانمند ایرانی، بهزاد عبدی و همراهی ارکستر ناسیونال اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو را برای ضبط آلبومی دیگر داشتم که هنوز منتشر نشده. در پاییز ۱۳۹۳ هم دیداری با استاد حمید متبسم داشتم که منجر به همراهی پرافتخار با گروه دستان و اجرای تور کنسرتهای اروپا ۲۰۱۵ شد. در ادامه این سفرها در ماه سپتامبر امسال به کانادا و آمریکا و در ماه دسامبر به اروپا خواهیم رفت. آلبوم «یک دریچه» هم که حاصل آهنگسازی استاد حمید متبسم و همکاری با گروه دستان است، بر روی اشعار فروغ فرخزاد همزمان با اجراهای کانادا منتشر خواهد شد.
در کنار همه اینها ساخت کلیپهای تصویری و خبرهای گوناگون و حواشی تلخ و شایعات نیز چاشنی فعالیت دوساله من شد که البته در مدت زمانی کوتاه اثری مثبت در روند فعالیت هنری من و سایر بانوان داشته است. در ادامه این روند گروههای متعدد و جدیدی با انگیزه بیشتر آغاز به فعالیت کردهاند و خوشحالم که تمامی زحمات و تلاشها باعث تلاش و تکاپوی بیشتر در بین بانوان به خصوص خوانندگان شده است. در تاریخ موسیقی ایران همواره نام بانوان بزرگی چون قمرالملوک وزیری، روح انگیز، پریسا، سیما بینا، پروین و … به چشم خورده و امروز هم بانوان به فعالیتهایی -البته با محدودیتهای موجود- پرداختهاند و این تلاش در میان زندگی پیچیده امروز قابل تحسین است.
https://www.youtube.com/watch?v=i07qpsXCWGA
با توجه به شرایط موجود دغدغه تلاشگران و حامیان حضور زنان در صحنه موسیقی ایران بیشتر متوجه چه مسائلی هست؟
در مورد دغدغه حامیان موسیقی بانوان باید بگویم متاسفانه حضور بانوان در عرصه موسیقی اهمیت چندانی برایشان نداشته و این در بخش خوانندگی بانوان بیشتر به چشم میآید. به این دلیل که تکثیر آلبوم و اجرای کنسرت بانوان ممنوع است و از نظر مسائل مالی برای اسپانسرها اهمیتی ندارد بنابراین حامیان موسیقی در این بخش فعالیت و سرمایهگذاری نمیکنند. همچنین بسیار دیدهام که در مراسم و بزرگداشتها و جشنهای موسیقی به ندرت از حضور و فعالیت بانوان صحبت به میان آمد. البته امروز کمی فضا تغییر کرده و بعد از صحبتهای استاد داریوش پیرنیاکان در مورد پخش صدای بانوان و همزمانی شایعه حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یکی از کنسرتهای من و مجوز گرفتن من به عنوان اولین خواننده پس از انقلاب موجب شد تا امروز راحتتر از گذشته صحبت به میان آید اما همچنان حمایت موثری در این بخش انجام نشده است. بانوان موسیقی ایران برای انجام هرگونه فعالیت و ادامه مسیرشان هم از نظر معنوی و هم از بعد مالی به حمایتهای ریشهای و ماندگار نیاز دارند. یکی از دغدغههایی که امروز مرا نیز به فکر فرو برده اینکه بدون حمایتهای بزرگ چگونه میتوان این مسیر دشوار را ادامه داد؟
همکاری با گروه «ماه» به عنوان اولین گام برای شما و نخستین تجربه این چنینی زنان پس از انقلاب چگونه برداشته شد؟
اولین بار همزمان با ضبط آلبوم «دریادل» به همراهی گروه ماه به دعوت یک موسسه خیریه به اجرای خصوصی پرداختم. پخش فیلم این اجرا در فضای مجازی شور و موجی تازه در فعالیت موسیقایی بانوان خواننده به پا کرد چنان که امروز خیلی از دوستداران موسیقی من را با قطعه خوشه چین (که در آن برنامه اجرا شد) میشناسند. البته پس از پخش این فیلم اتفاقات جالبی در ایران افتاد که شایعاتی را هم در پی داشت.
لطفا برای خوانندگان ما بفرمایید انتخاب اشعار در کارهای شما به چه شکلی صورت میگیرد؟ در این مسیر به همخوانی اشعار با روحیه و دیدگاهتان هم توجه دارید؟
انتخاب بعضی از اشعار از پیش تعیین شده به این ترتیب که گاهی آهنگساز ملودیاش را روی شعر منتخب و مشخصی ساخته که اگر مورد پسند من باشد و با فضای فکری و حسی من همخوانی داشته باشد آن را میپذیرم. گاهی علاقه دارم روی شعری که میپسندم کار ساخته شود. گاهی هم قطعهای را فقط به خاطر شعرش انتخاب کردهام. به طور مثال شعر قطعه «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» ساخته بهزاد عبدی اینگونه بود؛ وقتی شعر را شنیدم فورا گفتم این قطعه برای من است.
انتخاب فروغ فرخزاد زاده چنین روندی ست؟
در مورد انتخاب اشعار فروغ فرخزاد در آلبوم «یک دریچه» باید بگویم این یکی از آرزوهای من بود که روی شعرهای فروغ فرخزاد کار کنم. بانوی سرشار از احساس ناب و لطیف؛ در عین حال قوی و مبارز که برای من اسطورهای همیشگی بوده است. از نوجوانی با اشعار فروغ آشنا و همراه بوده ام و امروز در اجراهایم احساس متفاوتی دارم که از زبان و دل و احساس یک زن ایرانی میخوانم، آنچه که با اعماق وجودم به سادگی حس میکنم.
صدای زنان از داستانهای سمک عیار در عهد اشکانیان تا فولکلورها و لالایی ها در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده، نسل امروز موسیقی زنان را کجای این روایت تاریخی میبینید؟
همانطور که اشاره کردید صدای بانوان نه تنها در تمام طول تاریخ نگارش شده موسیقی، بلکه همگام با تولد در لالایی مادران هم همراه انسان است. تجربهای زیسته که نمیتواند از هیچ فردی جدا شود یا آن را به فراموشی سپرد. امروز نیز علیرغم محدودیتها و چارچوبهای مشخص همچنان این روند ادامه دارد و این شرایط باعث نشده که بانوان کنار بایستند و همواره تمام تلاششان را برای ادای دین به هنر ایران به کار بستهاند. این تمایل قلبی و تلاش در فضایی که مشکلات فراوان دارد قابل تحسین و تکریم است.
از تصمیمتان برای تشکیل «گروه شهنوا» بگویید. چشمانداز فعالیت این گروه و کارهای این چنینی در فضای موسیقی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
گروه موسیقی شهنوا با حضور شش بانوی هنرمند ایرانی که همگی از نوازندگان برجسته در میان بانوان ایرانی هستند تشکیل شده است. هدف اصلی برای تشکیل این گروه نشان دادن تلاش و فعالیت بانوان و ارائه توانائیهایشان در قالب حفظ ارزشها و اصالتهای موسیقی ایرانیست. به جرات میتوانم بگویم گروه شهنوا یکی از بهترین گروههای موسیقی به خصوص موسیقی بانوان است و آینده بسیار روشنی دارد. در ادامه همین مسیر است که امروز در تلاش هستیم تا با کمک حامیان عرصه موسیقی اجراهایی را در کشورهای مختلف برای ارائه هنر ناب موسیقی اصیل ایرانی و با تکیه بر خلاقیت و توانایی بانوان ایرانی داشته باشیم.
اعضای گروه نوشین پاسدار (عود)، نیوشا بریمانی (کمانچه)، هیلا فیضپور (تار)، صدا سدیفی (قانون)، بهار مدیری (قیچک آلتو) عسل ملکزاده (دف) هستند و آهنگسازی قطعات این گروه که تا به حال ضبط شدهاند توسط بهزاد عبدی انجام شده که همیشه مشوق و حامی این گروه بودهاند.
استقبال جامعه مهاجر ایران و فارسی زبانان سایر کشورها در تجربه کنسرت های شما چگونه است؟
اولین بار که کنسرتهایم در شهر لندن آغاز شد از استقبال و شور و علاقه مردم به موسیقی ایرانی و به خصوص حضور بانوان در صحنه شگفتزده شدم و احساس کردم اتفاقات خوبی در راه است. در تمامی کنسرتها با جوانانی رو به رو میشوم که علاقه بسیار به موسیقی ایران دارند. البته دلیل دیگرشان برای حضور در کنسرتها جوان بودن من و اشتیاق برای شنیدن صدایی از نسل خودشان است. به همین دلیل است که گاهی دوستانم من را «صدای نسل جوان» خطاب میکنند.
به فکر همکاری با هنرمندان و نوازندگان بینالمللی برای مخاطب غیر فارسی زبان هم هستید؟
در مورد همکاری با هنرمندان بینالمللی باید بگویم همکاری با ارکستر ناسیونال اوکراین تجربهای خاص برای من بوده و از همکاریهای این چنینی استقبال میکنم. همچنین در کشورهای همسایه ایران به خصوص در میان فارسی زبانان کارهایم پخش و شنیده میشود. در آلبوم «دریادل» قطعهای به همین نام هست که توسط شاعر بزرگ تاجیک «لایق شیرعلی» خواندهام و بسیار مورد استقبال مردم در تاجیکستان قرار گرفته و امیدوارم بتوانم با هنرمندان بزرگ بینالمللی همکاری کنم و موسیقی ایرانی را بیشتر با مسیر حرکتهای جهانی همراه کنم. در کنسرت بزرگی که در سالن فیلارمونی شهر کلن داشتم نکته حائز اهمیت این بود که یک سوم جمعیت حاضر در سالن آلمانی و غیر ایرانی بودند و این برای ما بسیار رضایتبخش بود. به هر صورت به جز خدمت به موسیقی ایرانی و تلاش برای حفظ آن در میان ایرانیان، همواره همه هنرمندان در تلاش هستند که موسیقی ایران در جامعه بین المللی هم شنیده و شناخته شود که البته نیاز به حمایت گستردهتری دارد. برای حضور مخاطب غیر ایرانی نیاز به تبلیغات هدفمند و مداوم و برنامهریزی اساسی از سوی حامیان یا مراکز فرهنگی بزرگ ایرانی هست که با اجراهای متفاوت و خلاقانه امکان حضور مخاطب غیرفارسی زبان را هم فراهم کنند. حرکتی مردمی برای حفظ فرهنگشان، و گرنه هنرمندان به تنهایی راهی بسیار دشوار پیش رو دارند. با توجه به فرهنگ غنی و تاریخ ایران جای تاسف دارد که امروز موسیقی کشورهای همسایه و شرق در سراسر دنیا شناخته شده اما هنوز موسیقی ایران با چالشهای بسیاری در عرصه جهانی روبروست.
جشنواره تیرگان جلوهای از پیوند ناگسستنی ایرانیان مهاجر با فرهنگ و هنر «وطن» است. تا چه حد در کارهایتان به سلیقه و درک این گروه از مخاطبان موسیقی ایرانی (که عمیقا هم با فرهنگ و ادبیات سرزمینهای میزبان آمیخته شده) توجه میکنید؟
برای پاسخ به این سوال دو نگاه وجود دارد که مکمل یکدیگر هستند. موسیقی هر سرزمین بیانگر فرهنگ و تاریخ و رویدادهای آن سرزمین است؛ بنابراین با توجه به اینکه هدف هنرمندان حفظ و اشاعه موسیقی سرزمینشان هست باید اصالتها را نشر دهند تا مخاطب چه ایرانی و چه غیر ایرانی شناخت درست و کاملی را داشته باشد. اما در کنار اینها همیشه هنرمندان به فکر مخاطب بودهاند و حس مخاطب و سلایق آنها را تا جایی که لطمه به اصالت موسیقی وارد نکند در نظر میگیرند.
در کنار این حرکت از سمت هنرمندان، موضوع دیگری مطرح است که به حمایت مردمی نیاز دارد. فرهنگ و هنر هر سرزمینی اگر حمایت و ترویج نشود رو به زوال خواهد رفت اما با توجه فرهنگ غنی ایرانی اگر حمایتها به خصوص در حوزه موسیقی به فرزندان را آغاز کنند و بخشی از این مشکلات را با حمایتهایشان همراه سازند، راه دشواری در پیش نخواهد بود و دیری نمیپاید که موسیقی ما با سیل مخاطب و جایگاه ویژهای که همیشه از آن محروم بوده و روبرو میشود. البته این تنها هنرمندان و موسیقیدانها نیستند که باید به دنبال مخاطب و علاقه آنها باشند، بلکه مخاطب نیز برای حفظ اصالت و فرهنگ ایران باید از هنرمندان در این مسیر حمایت و پشتیبانی به عمل آورد.
چشم انداز برگزاری جشنوارههایی مثل تیرگان در پیشبرد گفت و گوی فرامرزی از طریق زبان فرهنگ و هنر ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
برگزاری چنین جشنوارههایی به خصوص از طریق زبان و فرهنگ ایرانی مایه فخر همه ماست. در تمام دنیا هرساله شاهد برگزاری جشنوارههای بزرگ در کشورهای مختلف و در صحنههای داخلی و خارجی هستیم که برای شناخت موسیقی و حفظ آن برگزار میشود و برگزاری جشنواره تیرگان از سوی جامعه ایرانی باعث شناخت بیشتر ما در جامعه بینالمللی میشود. در جهانی که امروز به سمت یکی شدن و عبور از مرزها پیش میرود و تلاش میکند، همه باید همگام و همراه از فعالیتهای این چنینی حمایت کنیم.
و حرف آخر
حرف آخر مثل آرزو کردن میماند، آرزوهای بسیار و حرفهای بسیار… اما میخواهم حرف آخر و آرزویم یکی باشد. آن هم اتحاد، آرامش و صلح برای مردم سرزمینم در تمام دنیا و سپاسی ویژه و صمیمانه از خانواده عزیزم، استادم و دوستانی که من را در تمامی مراحل این سالها حمایت و همراهی کردهاند. و سپاس از شما که این فرصت را در اختیار من به عنوان صدای بانویی از ایران قرار دادید.
مشترک شوید
قیرمیزی یوْخ، ساری آلما

