با ما ارتباط برقرار کن
دلواپسی در ایستگاه نوازندگی زنان؛ گفت و گو با عسل ملک‌زاده

موسیقی

دلواپسی در ایستگاه نوازندگی زنان؛ گفت و گو با عسل ملک‌زاده

آثار به دست آمده در حجاری‌های «کول فره» ایذه خوزستان و ویرانه‌های کاخ شاپور اول در بیشاپور شاید قدیمی‌ترین شاهد حضور زنان نوازنده در مناسبت‌ها و مناسک ملی و مذهبی و آیینی در ایران باشد. شروع نوازندگی زنان مثل خیلی چیزهای دیگر آن سوی تاریخ جا مانده، اما از حکایت کنده‌کاری‌های طاق بستان کرمانشاه که تصویرگر بزم شکار خسرو پرویز است تا نقش چنگ‌نوازی آزادوار (آزاده) در شکارگاه بهرام که روی کاسه‌های رنگی ساخت کاشان (سده‌های شش و هفت قمری) و مهره‌های اواخر عهد ساسانی نیز نقش بسته، می‌توان تداوم حضور زنان در موسیقی و رامشگری را مشاهده کرد. چنانکه حکیم توس می‌گوید: «زن چنگ‌زن، چنگ در برگرفت / نخستین خروش مغان برگرفت» عقربه تاریخ را اگر کمی جلوتر بکشیم به اولین نوای ضبط شده از سه تار در زمستان ۱۳۰۶ شمسی در تهران می‌رسیم که با نوازندگی بانو پروانه (هنرمند اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی) بر روی صفحات گرامافون ۷۸ دور کمپانی «هیز مستِرز وُیس» ضبط شده است. آن هم در زمانه و حضور استادان بزرگ نوازنده سه تار نظیر میرزا عبدالله و درویش خان. کمی جلوتر از ثبت اولین نواهای موسیقی توسط زنان، «ارکستر سمفونیک بلدیه» -اولین ارکستر غیر مدرسه‌ای- با رعایت استانداردهای بین‌المللی در سال ۱۳۱۳ به رهبری «غلامحسین مین باشیان» و با حضور چهار نوازنده زن برپا شد. در ادامه این روند ارکستر سمفونیک تهران به رهبری پرویز محمود در دهه بیست و ارکستر صبا در سال ۱۳۳۶(به رهبری ابوالحسن صبا و همکاری حسین دهلوی) که تا سال ۱۳۵۸ هم ادامه داشت عرصه هنرنمایی زنان نوازنده ایران بود. همچنین «ارکستر ژونس موزیکال ایران» به رهبری علی رهبری و «ارکستر مجلسی رادیو تلویزیون» -از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷- که یکی از بهترین ارکسترهای تاریخ موسیقی ایران است از حضور و حس زنانه در موسیقی بهره فراوان برده‌اند. با این حال هیچ یک از این‌ها را نمی‌توان شاهد صادقی بر درک و اختیار آزادانه زنان در عرصه موسیقی دانست، چنانکه در منابع عصر صفویه و پیش از آن نیز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از مورد تبعیض واقع شدن زنان در مقام هنرمند، سخن گفته شده است. شاردن که در عصر شاه عباس دوم (۱۰۵۲-۱۰۷۷ق) و شاه سلیمان صفوی (۱۰۷۷-۱۱۰۵ق) به ایران سفر کرده، رقص و نوازندگی در جامعه ی ایران را به دو پیشه زنانه و مردانه تفکیک کرده و می‌نویسد: «در ایران رقصیدن کار و هنر زنانه، و نوازندگی خاص مردان است» (شاردن،۱۳۷۲: ۴۲۵). اما محرومیت زنان از حضور آزادانه در قلمرو موسیقی محدود به ایران نیست. هلن تامپسون، مدیر فیلارمونیک نیویورک، زمانی در دهه هفتاد میلادی گفته بود که «زنان نمی‌توانند آثار برامس را رهبری کنند و موسیقی مالر موسیقی مردان است.» این رویکرد بعدها تغییر کرد تا در اوایل سال ۲۰۰۸، اوا استروسینسکا به عنوان اولین بانوی دستیار رهبر در انگستان به این سمت در ارکستر هاله منچستر گماشته شد. آمریکا نیز یک سال پیش از آن مارین آلسوپ را به عنوان اولین رهبر ارکستر سمفونیک بالتیمور در تاریخش ثبت کرد. در این میان ژنگ ژیائویینگ شاید اولین زنی باشد که با غلبه بر افسانه‌ها و سنت‌های فرهنگی راه دیگری در مقابل جبر تاریخ فرهنگی برگزید. او در خلال جنگ جهانی تنها ۱۹ سال داشت و با ترک دانشگاه پزشکی در اوایل دهه پنجاه میلادی به مدرسه عالی موسیقی چین رفت و بعدها برای ادامه تحصیلات در کنسرواتوار چایکوفسکی به مسکو سفر کرد. او با رهبری اجرای باشکوه ارکستر در سالن تئاتر کرملین یکی از اسطوره‌های موسیقی سرزمینش شد اما دیری نپایید که با انقلاب فرهنگی و ممنوعیت آموزش موسیقی کلاسیک در کشورش روبرو شد. ژنگ سالخورده با پایان انقلاب فرهنگی و نزدیک به یک دهه  پیش از آنکه اولین زنان در غرب چوب رهبری به دست بگیرند در اندیشه تاسیس «ارکستر فیلارمونیک شهر ژیامن» بود. این ارکستر در سال ۲۰۰۶ با رای اکثریت مردم چین به عنوان یکی از ۱۰ حرکت فرهنگی کشور ثبت و به بخشی ضروری از حیات فرهنگی شهر ژیامن تبدیل شد. با همه این‌ها هنوز که هنوز است گویی تماشای یک زن بر روی سکوی رهبری ارکستر همچنان منظره‌ای غریب است و نشان از آن دارد که سایه سنگین تحمیل ضرورت‌ها و سنت‌های فرهنگی -عموما مردسالارانه- از آسمان فعالیت حرفه‌ای موسیقی زنان رخت بر نبسته. عسل ملک‌زاده نوازنده دف و سازهای کوبه‌ای‌ست که با دایره آذری، درامز، کونگا، عود و تنبور نیز آشنایی دارد. او در دوره‌های مختلف تجربه همکاری با ارکسترسمفونیک را داشته و در کنار جوایز متعدد داخلی، از فعالان موسیقی ایران در عرصه‌های بین‌المللی‌ست. ملک‌زاده در گروه بانوان شیدا استاد محمدرضا لطفی را همراهی کرده و در حال حاضر نیز سپرستی گروه «هلهله دف‌ها» را به عهده دارد. در خلال اجراهای خوب عسل ملک‌زاده در اروپا، گفت و گوی کوتاهی با او داشتیم و از عشق و احساسش به موسیقی پرسیدیم:

با توجه به شرایط موجود برای فعالیت زنان در ایران، انگیزه شما برای نوازندگی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

به نظرم در موسیقی نه جنسیت مهم است و نه ملیت. موسیقی یک زبان بین‌المللی‌ست که در جان و قلب هر انسانی اثر می‌گذارد. اینکه نوازنده زن باشی یا مرد هیچ تفاوتی ندارد، مهم این است که عشق درونیت را با موسیقی و ساز زدن به قلب دیگری منعکس کنی. چه زن و چه مرد در هرکجای دنیا. قطعا کار کردن در هر جایی و هر موقیتی دشواری های خاص خودش را دارد اما اگر عاشق کارت باشی تحت هر شرایطی کار می کنی و از علاقه ات دست برنمیداری. من عاشق سازم هستم و دوست دارم که دیگران را هم به موسیقی و این ساز علاقه مند کنم. .

در سال‌های اخیر بارها برای کنار گذاشتن زنان از صحنه اجرای موسیقی در ایران تلاش‌هایی شده و به نظر می‌رسد زنان نوازنده پشت چراغ قرمز ایستاده‌اند، چه زمانی قرار است این چراغ سبز شود؟


در سال گذشته من خودم را برای اجرای کنسرت در چندین شهرستان آماده کرده بودم و متاسفانه فقط دو روز به اجرای کنسرت مانده بود که به علت حضور من کنسرت مجوز نگرفت. از دیدگاه من این دشواریها فقط مربوط به دولت و مسئولین نیست و در فرهنگ مرد سالاری و نا برابر خودمان هم ریشه دارد و برای روشن شدن چراغ سبز برای بانوان این ضعفِ فرهنگی را باید تقویت کنیم.

متاسفانه حضور نوازنده‌های خانم در شهرستان‌ها روز به روز کم‌رنگ‌تر می‌شود وبدون هیچ قانون نوشته شده‌ای، اجازه حضور روی سن را ندارند و فقط نظاره‌گر کنسرت‌ها می باشند. متاسفانه در شهرستان ها گروه های موسیقی زمانی می‌توانند مجوز بر گزاری کنسرت را بگیرند که هیچ نوازنده خانم یا همخوان زن در گروه حضور نداشته باشد. خوشبختانه این مسئله از دیدگاه چهره‌های بزرگ موسیقی ما به دور نمانده و اعتراض‌هایشان را فردی ابراز کردند و گفته‌اند که در موسیقی جنسیت مهم نیست و ما نمی‌توانیم
این همه توانایی های بانوان را در عرصه موسیقی نادیده بگیریم، چگونه میتوان آنها را از موسیقی حذف کنیم؟ با این کار انگار بخشی از عنصر خلاقه بانوان را نادیده گرفتیم. یک نوازنده با موسیقی زندگی میکند و از این راه امرار معاش میکند. در این شرایط هم مسئله اقتصادی مطرح است و هم مسئله معنوی.

خیلی ها تصور می‌کنند انتخاب دف برای یک نوازنده حرفه‌ای نیاز به پیشینه قومی و ملیتی خاصی دارد، یا مختص به آقایان است. چه شد که ساز دف را انتخاب کردید و نهایتا به فکر تشکیل گروه هلهله دف‌ها افتادید؟

موسیقی یک هنر جهانی‌ست و به قوم و ملت خاصی تعلق ندارد. من هم دف را بدون هیچ پیشینه قومی و ملیتی انتخاب کردم. در نوازندگی پرکاشن و سازهای کوبه‌ای هم تسلط دارم اما ساز دف به خاطر افکت و طنین بیشتری که دارد به روح من نزدیک‌تر است. همان طور که اشاره کردم نوازندگی و هنر مستقیما به روح انسان‌ها برمی‌گردد و چه بسا نوازندگی خانم‌ها نسبت به آقایان لطیف‌تر و عاشقانه تر باشد. تشکیل گروه هلهله دف ها  با 70 نفر از هنرجویانم هست را بیشتر به این منظور تشکیل دادم که ثمره تلاش و کارشان را ببینند و تجربه اجرا زنده کسب کنند.
من برای ارتقا به دانش و مهارتم در نوازندگی به نقاط مختلف ایران سفر کردم، چرا که این تنوع فرهنگی بسیار برای من جذاب بود و من بسیار تجربه کسب کردم.
برای من از همه جالب تر سفر به کردستان بود، زیرا همیشه می‌شنیدم که «دف یک سازِ کُردی‌ست و کاملاً مردانه.» وقتی از نزدیک این موضوع را لمس کردم دیدم این موضوع فقط یک تعصب است و غیر از این چیز دیگری ندیدم، چراکه هر آدمی در قالب خود در هر جایی اعم از فارس، کرد، عرب و…. توانایی هایی دارد.

با توجه به حضور شما در جشنواره‌های بین‌المللی و همکاری با هنرمندان کشور های دیگر ، ظرفیت‌ها و چشم انداز حضور و درخشش زنان ایران در عرصه بین‌المللی را چگونه می‌بینید؟

موسیقی یک زبان مشترک جهانی ست و ما در هر کشوری که باشیم می توانیم با سازهایمان باهم صحبت کنیم و قطعا موسیقی و ساز هر کشوری نشان دهنده فرهنگ و تمدن آن کشور است و خانم های موزیسین ایرانی بسیاری در سراسر دنیا هستند که خوش درخشیدند و مایه ی افتخار ایرانیان هستند. در این مورد می توانم به گروه « آوای مهربانی» اشاره کنم که در سال 2012 در فستیوال « شرق،ترانه،لَری» در ازبکستان بین 64 کشور دنیا مقام دوم را کسب کردیم که همه اعضای این گروه بانوان بودیم .

من به کشور های زیادی سفر کردم خاطراتِ بسیار شیرین را با هم زبان های خودم تجربه کردم و همیشه بعد ازکنسرت ها جمله ی مشترکی را از آنها میشنویم که باشنیدن ساز های شما اِنگار به ایران سفر کردیم .

با توجه به این روند در آینده نزدیک منتظر چه کارهایی از شما هستیم؟

در حال حاضر مشغول تمرین برای کنسرت دی ماه در تالار وحدت تهران با گروهم هلهله دف ها هستم و در ماه اکتبر در کشور سوئیس ورک شاپ و مسترکلاس دارم و همچنین من تنها دختری هستم که در کنار 7 تن از ساز می زنم. Drums & Percussion Campدر فستیوال بزرگان موسیقی جهان

حرف آخر ….

از مجله وزین تیرگان به خاطر اینکه بنده را برای گفتگو انتخاب کردند صمیمانه سپاسگزارم. به امید روزی که هیچگونه تبعیض جنسیتی در دنیا نباشید و تمام بانوان ایرانی که لایق بهترین ها هستند به جایگاه مطلوبی که شایسته شان هست برسند.

لحظه لحظه زندگیتان سرشار از موسیقی…

اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید

نوشته شده توسط

برای انتشار دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

پربیننده‌ها

اتصال
اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید