با ما ارتباط برقرار کن
جشن آب در پردیس خشکی‌ها

محیط زیست

جشن آب در پردیس خشکی‌ها، از عهد عتیق تا عصر حاضر

افسانه‌ای می‌گوید اختلاف طولانی مدت شاهان باستانی ایران و توران بر سر مرزهای قلمروشان، هشت سال خشکسالی به همراه داشت طوری که حتا قطره‌ای باران بر زمین نبارید. برای حل این اختلاف در طبرستان آرش کمانگیر را فراخواندند تا تیرش را از بلندای دماوند -که بلندترین قله ایران است- رها کند. قرار کردندهرجا که تیرش بنشیند مرز ایرانیان و تورانیان است. آرش شواتیر به فراز دماوند رفت و با  نفسی چنان عمیق شصت از کمان کشید که قلب آسمان شکافت و کمان‌کش پرآوازه جان خود تسلیم سرزمین محبوبش کرد. تیر روزها بر بال فرشته اسپندارمذ پرواز کرد و بر درختی کنار رود جیحون نشست تا مرز دو سرزمینی باشد که زمانی دشمن هم بودند. ایزد ایرانی بر دیو خشکسالی چیره شد و باران بر هر دو سرزمین خشکسالی زده باریدن گرفت.

تیر به معنای پیکان یا «تیشتر» به معنای صاعقه، اشاره دارد به طوفانی که همراه با باران کافی برای افزایش محصولات و جلوگیری از خشکسالی است. تیرگان، جشنواره مفرح باران، جشن آبی‌ست که در اوج فصل خشک تابستان برگزار می‌شود. همان هنگام که زمین آب از دست می‌دهد و محصولات تشنه باران می‌شوند. از اینرو افسانه آرش شواتیر یادآور اهمیت آب و باران برای ساکنان ایرانشهر است. تیرگان مانند دیگر جشن‌های ایرانی از جمله نوروز، شب چله، و چهارشنبه سوری، در باورهای زرتشتیان ریشه دوانده که به انگاره‌های طبیعت احترام می‌گذارند و معتقد به هارمونی میان انسان و عناصر مقدس ــــ آتش، آب، باد و خاک می‌باشند. زمانی که کمبود منابعی مانند آب در زمین‌های گرم، خشک و نیمه خشک و وابستگی جامعه روستایی به این منابع حیاتی را بررسی می‌کنیم، سخت نیست که بفهمیم چرا ایرانیان باستان، مراسم مذهبی‌شان، و مکان‌های مقدس‌شان تا این اندازه روی طبیعت متمرکز شده بودند. با این حال کمبود این منابع مانع شکوفایی تمدن باستانی و پر رونق در فلات ایران نشد. ابتکار و خلاقیت در طراحی مهندسی و معماری به ایرانیان اجازه داد تا به معنای واقعی مباشران این سرزمین بشوند و مکان‌های بهشتی را – به معنای واقعی کلمه بهشت – در خشک‌ترین آب و هوا طراحی کنند.

قنات‌ها، آب انبارها، یخچال‌ها و بادگیرها محفظه‌هایی در یک سیستم مبتکرانه هستند تا بهشت را میان صحرا خلق کنند. قنات یا کانال‌های زیرزمینی اولین بار در هزاره اول قبل از میلاد مشاهده شد که آب را از آبخیزها به جاهای مسکونی در مناطق گرم و خشک برای آبیاری و استفاده انسان می‌برد. آنها صدها کیلومتر بدون تبخیر آب کشیده شدند. مخازن زیرزمینی یا منبع ها، که بهشان آب انبار می‌گفتند، قرن‌ها بعد برای ذخیره آب از قنات ایجاد شدند. یک یخچال یا گودال یخ ساختار مخروطی شکلی بالای سطح زمین بود که با مواد مقاوم در برابر حرارت و آب ساخته می‌شد تا با به کارگیری خنک‌کننده‌های تبخیری، یخ را در وسط گرمای تابستان در بیابان ذخیره کند. برای تکمیل این سیستم، برج‌های بادگیر کوچکترین نسیم را از بالا به پایین خانه هدایت می‌کردند. قنات، یخچال، آب‌انبار و بادگیر‌ باهم یک سیستم زیرساختی بادوام ایجاد می‌کردند تا انسان هزاران سال در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی زندگی کند. کلمه بهشت از «پردیس» فارسی گرفته شده که اشاره دارد به باغ‌های زیبایی که از قنات تغذیه می‌کردند و نیز سرسبزی با شکوهی که در برابر چشم‌اندازهای خشک خلق می‌کردند. افسانه‌ها، دین، و مباشران، همه توجه زیاد ایرانیان به عناصر طبیعی مانند آب را می‌رساند که زندگی‌ مردمان ساکن فلات ایران را به میزان زیادی تحت تاثیر خود قرار داده است.

گذر سریع قرن ۲۱ و پیشرفت تکنولوژی این ارتباط را که زمانی تعامل انسان با عناصر طبیعی می‌نامیدند تغییر شکل داد. پروژه‌های ساخت و ساز سد و خط انتقال در ایران به عنوان تلاشی برای دسترسی ایمن به آب در مراکز عمده شهری و حرکت ایران به سمت تکنولوژی مدرن، از دهه پنجاه آغاز شد. با این حال، به نظر می‌رسد پیشرفت تکنولوژی و توسعه صنعتی مفهوم عمیق احترام و نظارت بر محیط زیست را بیگانه کرده باشند. بیابان زایی، خشکسالی، و از دست دادن تالاب و منابع آب شیرین نگران کننده‌ترین روند فعلی زیست محیطی در کشور هستند. قابل ذکر است که خشکی دریاچه ارومیه – بزرگترین دریاچه نمک جهان – حدود ۲۰ درصد از مقدار سابقش، نگرانی‌هایی در مورد گرد و غبار و نمک طوفان به همراه داشته است و در نتیجه میزان بیماری تنفسی و قلبی، نابودی ماهیگیری افزایش یافته و نیز به دلیل کمبود نمک‌ زایی و آبیاری، تهدیدی برای کشاورزی بوده است. دلایل این موضوع در درجه اول مسدود کردن بیش از حد سرچشمه‌ها و استفاده بیش از حد آب‌های زیرزمینی برای آبیاری کشاورزی عنوان شده است. دریاچه ارومیه زمانی مقر دسته باشکوه پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، لک لک گرمسیری، لک لک سفید، نوک خنجری، چوب پا و مرغان دریایی بود.


«دریاچه بختگان» که زمانی دومین دریاچه بزرگ ایران بود. «دریاچه هامون»، مرغزار میان کویر، که زمانی حامی انبوه ماهی، روباه، سمور، گوزن، پلنگ و پرندگان مهاجر بود و «زاینده رود» یا رود حیات همگی تحت تاثیر خشکسالی طولانی‌مدت و سدسازی تقریبن به تمامی خشک شده‌اند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۳ توسط موسسه منابع جهانی ، ایران را به عنوان بیست و چهارمین کشور در معرض خطر بالای کمبود آب در آینده معرفی کرد. با وجود اخبار نگران کننده، تحولات قابل توجهی در حوزه محیط زیست برای مبارزه با بحران‌های مدرن زیست محیطی صورت گرفته است. در آوریل ۲۰۱۵ سازمان محیط زیست ایران از راه اندازی شصت مدرسه جدید با محوریت مطالعات زیست محیطی در پنج منطقه در سراسر کشور خبر داد. این مدارس بخشی از یک پروژه آزمایشی برای آگاهی زیست محیطی در کودکان از مهد کودک تا دبیرستان، با هدف گسترش برنامه‌ها به تمام مدارس داخل کشور طی ۱۰ سال آینده هستند. سازمان‌های غیر دولتی نقش مهمی در بالا بردن آگاهی عموم مردم ایفا کرده‌اند. یکی از برجسته‌ترین سازمان‌های غیر دولتی و فعال محیط زیست در ایران در سال ۱۹۹۳ توسط «مه‌لقا ملاح» تاسیس شد، که از او به عنوان «مادر محیط زیست ایران» یاد می‌کنند، که شعبه‌هایی در سراسر کشور تاسیس کرده است. جامعه زنان مخالف آلودگی محیط زیست سمینارها، نشست‌های ماهانه، دوره‌های آموزشی و بازارهای زیست محیطی با هدف انجام «تحقیق و فعالیت‌های آموزشی به منظور توانمند کردن بخش‌های مختلف جوامع محلی» برگزار می‌کنند. اگر چه عضویت در سازمان‌های غیردولتی برای زنان منحصر به فرد نیست، اما حضور موثر زنان در عرصه محیط زیست ایران به نقش محوری آن‌ها در هدایت آگاهی عمومی نسبت به زندگی پایدار و تشویق جامعه به الگوهای مناسب‌تر رسمیت می‌بخشد.


در سال ۲۰۰۹ ، این انجمن مقاله‌ای در مورد حقوق آب و حق ادامه حیات سالم تالاب‌ها و دریاچه‌های ایران منتشر کرد که بحران در سه تالاب مهم کشور را تاکید می ‌کرد و توصیه‌هایی برای حفاظت از سیستم‌های تالاب آسیب پذیر ارائه داد. «مه‌لقا ملاح» در آستانه صد سالگی، همچنان به تلاش خود در حافظت از محیط زیست ایران ادامه می‌دهد. او نشسته بر صندلی چرخدارش درخت می‌کارد و الگویی برای زندگی پایدار شهری است. او به کمپوست (بازیافت) می‌پردازد، بطری آب معدنی نمی‌خرد، و خریدهایش را به محصولاتی با بسته‌بندی قابل بازیافت از مواد تجزیه پذیر محدود کرده است. بدین شکل نزدیک نیم قرن است که در ظرفیت شخصی زباله تولید نکرده است. هدایت و رهبری افرادی مانند ملاح و موج جدیدی از فعالیت‌های زیست محیطی علیرغم عدم برنامه‌ریزی جامع دهه‌های گذشته و مدیریتی که منجر به بحران کنونی منابع آب شده، برای ایران حس خوش بینی نسبت به آینده ایجاد کرده است. هنوز باید دید که آیا سرعت نبوغ اجتماعی و تکنولوژی می‌تواند بر سرعت خشکسالی و بیابان زایی در کشور غلبه کند. در حال حاضر، در جشن تیرگان ما به تشکر و قدردانی از آب و باران به خاطر حفظ مردممان در طول هزاران سال در سرزمینی خشک و نیمه خشک بسنده می‌کنیم.

اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید

نوشته شده توسط

برای انتشار دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

پربیننده‌ها

اتصال
اشتراک در خبرنامه

مشترک شوید