
توسط
تورج دریاییدر
در تیرماه و در تیر روز زرتشتیان نیایش خود را این چنین به پایان میرسانند: «روز نیک نام٬ روز پاک نام٬ روز مبارک٬ روز تیشتر- تیرایزد.» در حقیقت جشن تیرگان که یکی از مهترین جشنهای ایران باستان و به خصوص در میان زرتشتیان میباشد با دو داستان و روایت زیبای ایرانی ارتباط دارد. نسخت میبایست به «تیشتر یشت» اوستا رجوع کرد که در آن داستان در دو بند آن (۶ و ۳۷) «ایزد تیشتر» ستایش شده است که شتابان یا لرزان به سوی دریای وروکش میرود٬ به مانند تیر لرزان آرش٬ بزرگترین کماندار ایرانیان. اما موضوع مهم و اصلی تیشتر یشت اوستا٬ داستان نبرد آب با خشکی است و رها شدن باران. در اوستا گذارش شده که هر ساله برای آوردن باران از «دریای وروکش»٬ تیشتر باید با دیو خشکسالی بجنگد٬ به خصوص «دیو اپوش.» این دو٬ هر سال به صورت اسب سفید و سیاهی در کنار دریاچه وروکش روبهروی یکدیگر قرار میگیرند. پس از پیروزی بر اپوش که نماینده دیو خشکسالیست٬ تیشتر به تمام کنارههای دریاچه میرود وباعث میشود که آبها به آسمان رفته و باران ریزش کند.
اما داستان دیگری که درباره جشن تیرگان در میان ایرانیان وجود دارد نه تنها آمدن باران٬ بلکه حضور یکی از قهرمانان ملی ما یعنی «آرش کمانگیر» به مراتب پررنگتر است. آرش کمانگیر که لقب اصلی او «شواتیر» (تیر لرزان) میباشد٬ با پرتاب تیری به سوی شرق و با این که در این کار آرش جان خود را فدای ایران میکند٬ افراسیاب را شکست میدهد و تورانیان را به عقبنشینی وا میدارد. در این جا بیرونی داستان را این چنین نقل میکند (آثار الباقیه صص ۲۵۰-۲۴۹): «پس از آن که افراسیاب به منوچهر غلبه نموده او را در طبرستان محاصره کرد بر این قرار دادند که حدود خاکی که از ایران باید به توران برگزار گردد به واسطه پرش و خط سیر تیری معین شود. در این هنگام «فرشته اسفندرمذ» حاضر گشته، امر کرد تا تیر کمانی چنان که در ابستا (اوستا) بیان شده است برگزینند. آنگاه آرش را که مرد شریف و حکیم و دینداری بود برای انداختن تیر بیاورند. آرش برهنه شده، بدن خویش به حضار بنمود و گفت ای پادشاه و ای مردم به بدنم بنگرید. مرا زخم و مرضی نیست ولی یقین دارم که پس از انداختن تیر قطعه قطعه شده فدای شما خواهم گردید.
پس از آن دست به کمان برد به قوت خداداد تیر از شست رها کرد و خود جان تسلیم نمود. خداوند به باد امر فرمود تا تیر را حفظ نماید آن تیر از کوه رویان باقصی نقطه مشرق به فراغانه رسید و بر بشه درخت گردکان که در دنیا بزرگتر از آن درختی نبود نشست آن موضع را سر حد ایران و توران قرار دادند.»
مهم اینجاست که وجه اشتقاق نام خاص افراسیاب از دو جز «از بین بردن» به علاوه «آب» میباشد٬ که در کل یعنی «از بین بردن آب» است. این موضوع از این لحاظ مهم میباشد که داستانی که دانشمند بزرگ ایرانی یعنی ابوریحان بیرونی نقل قول میکند، این است که اصل جشن تیرگان به این نبرد مابین ایرانیان و تورانیان بر میگردد. در متن پهلوی مینوی خرد از زمان ساسانیان روایت شده است که: «چون منوچهر درگذشت٬ دگربار افراسیاب آمد٬ بر ایرانشهر بس آشوب و ویرانی کرد٬ باران را از ایرانشهر بازداشت تا زاب تهماسپان آمد٬ فراسیاب را بسپوخت و باران آورد که آن را نوبارانی خوانند.»
پس به نظر میرسد که جشن تیرگان که در ماه تیر و در روز تیر اتفاق میافتد به خاطر اصابت تیر آرش٬ که از طبرستان به سمت شرق رها شد و به درختی با نام جوزبن بود انجام میگیرد. در حقیقت این جشن داستان چیره شدن ایزد ایرانی بر دیو خشکسالی است که در روایت آن دوره به صورت شاه توران تجسم شده است. تیرگان یکی از جشنهای زیبای ایرانی است که در طول زمان به گونههای متفاوتی برگزار شده است. چه زرتشتیان که در «شریف آباد» معبدی و مراسم به خصوصی در این باره دارند و چه مردم «یوش» و شمال ایران که داستانهای خود را در تیرگان برگزار میکنند و امروزه در «تورنتو» که تیرگان هر چه با شکوهتر جشن گرفته میشود و این سنت دیرینه را زنده نگه میدارند. در این زمان که بر روی کره زمین خشکسالی است بیش از هر زمان دیگر لازم داریم که به ایزد تیشتر دعا کنیم که بر دیو اپوش پیروزی یابد و ایران و جهانمان را دوباره با باران مرحمت فرماید. باشد که با جشن گرفتن تیرگان در تورنتو تیشتر آبهای وروکش را رها کند که بر ایرانمان ببارد.
مشترک شوید