آقای یادگاری لطفا برایمان از نمایش مهره سرخ بگویید و اینکه چرا تصمیم گرفتید این اثر را به اجرا درآورید؟
برنامه مهره سرخ دستآورد همکاری من با دوست خوب و هنرمند بزرگ رقص ایران آقای شاهرخ مشکین قلم است. بعد از آشنایی، هر دو علاقهمند شدیم روی کار مشترکی همکاری کنیم. پس از مدتی پژوهش، بر اساس متن مهره سرخ، آخرین اثرسیاوش کسرائی تصمیم به کار گرفتیم که پیشنهاد دختر ایشان بی بی کسرایی، دوست مشترک ما بود. فکر میکنم شاهرخ و من هر دو علاقه زیادی به هنرهایی داریم که با حفظ ریشهها و در عین مدرن بودن با فرمهای بکر و امروزی با بیننده و شنونده رابطه برقرار میکنند. مضمون شعر بلند مهره سرخ اتفاقات حواشی انقلاب ۵۷ ایران است و شاید بشود گفت که مسائل گفته شده در این اثر هنوز هم مطرح هستند. مهره سرخ دشواریهای گذشته را از یاد نمیبرد ولی با باری از امید و مسئولیت از مخاطب میخواهد که به امروز ایران توجه کند. سیاوش کسرایی داستان را به نحوی نوشته که با هرایرانی که زندگانیش در اثرانقلاب ۵۷ دگرگون شده ارتباط برقرار کند. شاهنامه فردوسی و مهره سرخ هر دو خردمندی و خرد ورزی را چراغی برای آینده میبینند. به نظر من هنر مشکل میتواند ارتباط خودش را از مسائل اجتمائی و سیاسی جدا کند و در عین حال کار هنر باید از کار سیاست جدا باشد. شاهرخ و من هر دو به دنبال داستانی بودیم که با استفاده ازآن بدون موضعگیری سیاسی از مسائل مهم تاریخ سالهای اخیر ایران صحبت کنیم. سیاوش کسرایی در مهره سرخ نگاهی ژرف اندیش و خردمندانه به گذشته خود و گذشته ایران دارد. امید ما این است که این برنامه عاملی فروگشا برای تعمق شخصی و تبادل نظر بین بینندگان و شنوندگان باشد. برنامه شامل ترجمه کامل متن به انگلیسی درزمان اجرا خواهد بود و از این نظر برنامه میتواند توجه دوستان فارسی زبان و همچنین انگلیسی زبان را جلب کند .
یکی از ویژگیهای مهره سرخ تلفیق آن با شاهنامه فروسیست در صورتی که این دو اثر تفاوتهای ساختاری بسیاری دارند؛ با این حال به نظر شما نقطه مشترک دو داستان کجاست که موجب خلق این اجرای زیبا میشود؟
داستان مهره سرخ بر اساس مشهورترین داستان شاهنامه، حماسه رستم و سهراب نوشته شده و سیاوش کسرایی نیز از نظر فرم، شعر خود را با استفاده از پرداختهای مدرنی از وزنهای قدیمی این اثر حماسی سروده است. تلفیق مفاهیم و برخورهای قدیم و جدید در تمام عنصرهای نمایش از جمله متن، طراحی رقص، نقالی , موسیقی، صحنه پردازی، و طراحی لباس از ارکان اصلی این کار است. داستان نمایش ما ازشاهنامه فردوسی و آشنایی رستم و تهمینه آغاز میشود و بیننده را در زمانی که سهراب مجروح و در حال مرگ روی زمین افتاده به مهره سرخ سیاوش کسرائی میرساند. در این حال، سهراب که نمادی ازنسل نو میباشد، زندگی خود، رابطه با نزدیکانش و افکار آفریدگار خود (فردوسی) را مرور میکند و به دنبال پاسخی برای گذشته و سرنوشت خود میافتد.
سهراب از فردوسی میپرسد:
ای پر خرد حکیم سخن ساز
با نقطهای ز خون
پایان گذاشتی
آن قصه را که عشق
دیباچه مینوشت در آغاز
پروردیام چه نیک و
رها کردیام
چه زود
ای گردآفرین
به نگارش
آیینت این بود
این نمایش با بازی هنرمندانی از جمله شاهرخ مشکین قلم، آیدا ساکی، گردآفرید و افشین مفید با سبکهای متفاوت اجرا میشود. هماهنگ کردن این بازیها که بتواند یک حماسه تاریخی ایرانی را با نگاه نو به اجرا درآورد چگونه صورت میگیرد؟
میتوانم با اطمینان بگویم که موفقیت ما نتیجه همدلی تمام همکاران در این اثر است. نقش هرکدام از هنرمندان به شکلی با خلق و خوی آنها رابطه دارد. انتخاب خانم گردآفرید به عنوان یک زن در نقش فردوسی آگاهانه بود اما آمدن ایشان به آمریکا و به ویژه به شهر سندیهگو، درست در زمانی که آماده تمرین مرحله اول میشدیم، اتفاقی غیر مترقبه بود. اقتباس و تنظیم متن با همکاری خانم گردآفرید شکل گرفت و آقای افشین مفید بعد از سالها کنارهگیری از رقص با این برنامه به صحنه بازگشت زیرا که نقش رستم برایش یادآور پدر بزرگش (پدر بیژن مفید) در نقش رستم بود. آ یدا ساکی نقش گردآفرید را که زنی خردمند و قدرتمند است با تمرکزی بینظیر بازی میکند. هر کسی که با هنر آیدا آشنا شده یا برخوردی نزدیک با خود آیدا داشته، به مانند سهراب که شیفته گردآفرید شد، شیفته شخصیت و هنر او شده است. بیشک خانم آیدا ساکی یکی از مهمترین و موفقترین رقصندههای ایرانیتبار هستند. خانم “میریم پرتز” که نقش تهمینه را به زیبایی و با احساس بازی میکنند، ایرانی نیستند ولی با رقص و هنر و فرهنگ ایران آشنایی نزدیک دارند. تمام تلاش من در هنگام آهنگسازی این بود که موسیقی بتواند فضایی با معنی برای داستانسرایی متن و طراحی رقص شاهرخ مشکین قلم باشد. به همین شکل شاهرخ هم حرکات رقص را بر اساس دادهها و تواناییهای بازیگران طراحی کرده است.
صحنهسازی این نمایش و استفاده از تکنولوژی مدرن چه ویژگیهای متفاوتی به این اثر داده که برای مخاطب جدید به نظر میرسد؟ چه هدفی برای این کار داشتهاید؟
به راحتی میتوانم بگویم که ادغام قدیم و جدید، نقش مکرریست که در تمام لایههای این برنامه چه در حالت کلی، یا حالت خرد نمایان میشود. مهره سرخ پیوندیست از داستان قدیم شاهنامه فردوسی و شعر معاصر سیاوش کسرایی با گفتار و وزنهای شعری قدیم و جدید. به همین فرم فضاسازی و ساختار موسیقایی و طراحی رقص هم با بیان امروز ولی با اشاره و تعهد به ریشههای هنرهای قدیم میباشد. صحنهپردازی این نمایش نیز بر اساس فرمهای قدیم نقالی، پردهخوانی و شاهنامهخوانی (که در قهوه خانهها اجرا میشده) شکل گرفته؛ با این تفاوت که از تکنولوژی امروز استفاده شده است.
نمایش “تصاویر تعاملی” که طراح آن آقای یان والاس است نیز نقش مهی در صحنهپردازی این برنامه دارد. در فرم قدیم، نقال در مقابل یک نقش ساکن با استفاده از تصویر و اشاره به جزئیات آن داستان سرایی میکرد. در برنامه مهره سرخ نقشها بر اساس گفتار داستانسرا به شکلهای مختلف تغییر میکنند. همچنین از تصاویر مختلفی برای بیان دقیقتری از محتوا استفاده شده که فرم این تصاویر هم تغیر میکنند. برای مثال در بخشی از تصاویر خوشنویسیهای اشعار شاهنامه به حالات پویانمایی در لایههای متفاوت نمایش داد میشود. یا نقشها و رنگهای انتزاعی، مستقیما بر اساس صدای داستانسرا در صحنه تغیر میکنند. وقتی میگویم مستقیما منظورم این است که قدرت و رنگ صدای داستانسرا، به وسیله کامپوتر، سرعت تغیر و حرکت تصاویر و رنگهای آنها را نیز کنترل میکند. البته مهم اینجاست که استفاده از تکنولوژی، اصل کار ما را که انتقال داستان به حالت حسی و فکری به مخاطب است تغییر ندهد. داستان مهره سرخ در آخر سهراب را برای پیدا کردن رسالت خود دعوت به رجوع به شاهنامه میکند. تحول در هنر امروز و در روال پسا مدرنیزم، اجازه نادیده گرفتن ریشهها و ارزشهای آن را میدهد اما دربرنامه مهره سرخ، شاهنامه و تمام سنتهای قدیم مربوط به اجرا و اشعار، بسیار مهم و منبع الهام هستند.
در انتخاب موسیقی و سازهای کوبهای، ظاهرا قصدی نهفته است. این انتخاب چگونه در تلفيق با کلام و انتقال اثر به مخاطب کمک کرده است؟
استفاده از سازهای کوبهای و به خصوص ضرب زورخانه برای نقالی بسیار معمول است اما در این برنامه از سازهای کوبهای به فرم موسیقایی آن و برای فضاسازی استفاده بیشتری شده. ریتم برای نشان دادن شادی و شعف، اشاره کردن به خطر و نااستواری و همچنین خلق انرژی در قسمتهای جنگی اثر استفاده شده است . جنگ رستم و سهراب دو بار و به دو شکل اجرا میشود: یک فرم آن افکار، احساس و پریشانیهای درونی سهراب را بدون حضور رستم نشان میدهد و فرم دیگرش شکل بیرونی آن است که بیانگر درگیری جسمانی سهراب و رستم است. در شکل اول ریتم ثبات بیشتری دارد و سازهای کششی و ملودی با حالتهای فرازگاهی قوی همراه با صداهای الکترونیک، شوریدگی، شیفتگی و جوانی سهراب را نمایان میکنند. در فرم دوم ریتم با حالت آزاد شروع میشود و رفته رفته به ریتم رزمی پرقدرتی مبدل میشود که با صداهای فراگیر تمام سالن اجرا را در بر میگیرد. باید به این نکته اشاره کنم که استفاده از ریتم برای شخصیت گردآفرید به شکل دیگریست. تمایلات جنگطلبی رستم و سهراب که سبب کشته شدن سهراب و داغداری رستم میشود با ریتمهای آشفته و پرقدرت نشان داده شده، در حالی که نقش گردآفرید با ریتمهای انتزاعی همراه با صدای زیبا وفراموش نشدنی اعظم علی معرفی میشود. چنین نمای صوتی، نمادیست از خرد و پختگی گردآفرید که درگیر شدنش با جنگ، نه از برای قدرت طلبی بلکه ضروری است.
برای ما از تجربه اجرای نمایش و طراحی موسیقی برای مخاطب غیرایرانی بگویید. تا چه میزان مخاطب غیرفارسی را با روایت ها و سنتهای هنری ایران آشنا یافتید؟ و این تجربه تا چه میزان در رویکرد هنری شما تاثیر داشته؟
برنامه مهره سرخ میتواند برای مخاطب غیر ایرانی هم از نظر آشنا شدن با شاهنامه و اسطورههای ایرانی، و هم برای آگاهی بیشتر از ظرایف اتفاقات انقلاب ۵۷ ایران جالب باشد. برای همین برنامه ما با ترجمه کامل در زمان اجرا همراه است. دکتر سیاوش نعمت ناصر و دکتر اوا نعمت ناصر زحمت زیادی کشیدند تا مطمئن شوند که ترجمهها در زمان اجرا دقیق و قابل فهم هستند. بسیاری از بینندگان غیر ایرانی که در برنامههای قبلی ما حضور داشتند معتقد بودند از آنجا که مقدار زیادی از کلام این برنامه به شعر است، میتوان به صدای موزون شعر کاملا به عنوان موسیقی گوش کرد. با تلفیق چندین زبان هنری از جمله تئاتر، موسیقی، رقص، شعر و انیمشن سعی کردیم که با بینندگان، چه فارسیزبان باشند یا نه، هم از نظر حسی و هم از نظر فکری ارتباط بر قرار کنیم. در اجراهای قبلی ما ابراز احساسات و ابراز عقیده تعداد زیادی از مخاطبان غیر فارسیزبان نمایانگر موفقیت ترجمههای متن بودند. وقتی از ابتدا تصمیم گرفتم که برنامه با ترجمه کامل متن انجام شود مطمئن بودم که مخاطبان غیر ایرانی میتوانند با این برنامه ارتباط بر قرار کنند ولی انتظار این را نداشتم که چنین مخاطبی بتوانند به این شکل خود را سهیم مطالبی که در برنامه هست بداند. اجرای این برنامه و برخورد مردم غیر فارسیزبان به اجراهای ما بار دیگر به من ثابت کرد که بسیاری از هنرهای قدیم و جدید ایران هم از نظر هنری و فکری جهانی هستند و هم از نظر اجتماعی و فرهنگی.
شما فعالیت حرفهای را در موسیقی بعد از تحصیلات در مهندسی برق آغاز کردید. چه باعث شد در اولین قدم جذب دنیای موسیقی شوید؟ و پیشینه علمی شما تا چه میزان به پیشرفت فعالیت موسیقایی شما یاری رسانده؟
موسیقی همیشه قسمت بزرگی از زندگی من بوده است. بعد از اتمام تحصیلاتم در رشته مهندسی با اینکه کارم را درشته کامپوتر دوست داشتم، همیشه حس میکردم به دنباله گمشدهای هستم. در این زمان بود که تعلیمات در موسیقی سنتی ایران و تحقیق روی موسیقی مدرن غربی را جدیتر گرفتم. در سال ۱۹۸۸ میلادی فرصتی برایم پیش آمد که در مرکز تحقیق IRCAM در پاریس که به همت پیر بولز (Pierre Boulez) آهنگساز پرآوازه فرانسوی تاسیس شده، مدتی به تحقیق روی موسیقی الکترونیک بپردازم. این تجربه اثر زیادی روی علاقه من به موسیقی داشت و نقطه عطفی بود برای تصمیم من که تمرکزحرفه ایم را از تکنیک به محتوای هنری تبدیل کنم. کارهای چند ساله گذشته من بیشتر به همآمیزی این دو موسیقی گرایش پیدا کرده است. البته نزدیکی حسی موسیقی ایرانی و آشنایی عمیق از موسیقی الکترونیک برای من سالها طول کشید چون میخواستم که این آمیختن نه اجباری باشد و نه سطحی. نظر من درترکیب موسیقی سنتی با الکترونیک این است که فرآواردی تازه به دست آید در حالی که عنصرهای اصلی همسنگ بمانند. پیشینه علمی و تکنیکی من به من این امکان را داد که زبانی تازه در موسیقی ایرانی برای ابراز احساسات موسیقاییم داشته باشم.
نقش تیرگان را در ایجاد فرصت برای خلق و نمایش آثار جدید چگونه ارزیابی میکنید؟
تیرگان بیشک یکی از بزرگترین و موفقترین فستیوالهای ایرانی دنیاست و این فرصت بینظیریست برای گردهمایی هنردوستان و هنرمندان. ارتباط با کسانی که در زمینه هنری مشترک کار میکنند برای هنرمندان برون مرزی ایران کارمشکلیست و فستیوال تیرگان امکان همکاریهای بکر و نو بین هنرمندان را به حالتی استثنایی هموارتر کرده است. زمان مناسبیست که از شما خانم ساناز و تمام مدیران و دست اندرکاران تیرگان برای خدمت بزرگی که به ایران، ایرانیها و ایراندوستان میکند قدردانی فراوان کنم.
مشترک شوید